وای که چقدر سر انگشت خسته بر بخار شیشه این پنجره ها کشیدم و..... تو نیامدی
نیامدی تا ببینی بی توچه تنهایم
نیامدی تا شاید وجدانت راحت بماند
نیامدی تا نشونی تمام وجودم فریاد می زد بی معرفت ترین معشوقه ی دنیا
هستی
تا یادت نیاید روزگاری که تمام دنیایم بودی
[ یکشنبه 90/9/27 ] [ 12:22 صبح ] [ sina ]